این وسیله شاید در ابتدا بهخاطر شکل و شمایل متفاوتش نسبت به خودروها چندان جدی گرفته نمیشد و مورد توجه قرار نمیگرفت، اما به مرور زمان این وسیلهنقلیه دوچرخ که نمونه سه چرخ آن نیز تا چند سال پیش در خیابانها دیده میشد، به یکی از گزینههای اصلی برای جابهجایی افراد در سطح شهر و روستا تبدیل شد.
نخستین مدلهای وارداتی موتورسیکلت بهکشور بنا به اسناد گمرکی، روسی و هندی بودند و پس از آن موتورهای ژاپنی در مدلها و اندازه و حجمهای مختلف با برندهای معروف هوندا، سوزوکی، یاماها و کاوازاکی در دهه ۳۰ خورشیدی راهی بازار ایران شدند.
این وسیله خیلی زود مورد توجه جوانان قرار گرفت و استقبال زیادی از آن شد. بهمرور اقشار مختلف جامعه به این وسیله روی خوش نشان دادند و موتورسیکلت پای ثابت معابر شهری و روستایی و حتی جادهها شد. اما کمتر کسی فکر میکرد این وسیلهنقلیه دوچرخ بهوسیلهای برای کار و تامین معاش از طریق باربری و جابهجایی مسافر تبدیل شود.
استفاده آسان، نداشتن محدودیت در پارک کردن، قیمت بسیار کمتر از خودرو، هزینه نگهداری پایین، هزینههای قانونی کمتر از اتومبیل (بیمه، هزینه انتقال، ثبت محضری و...)، قدرت مانور بالا، مصرف سوخت کم و... از مهمترین عواملی است که موتورسیکلت را بهوسیلهای محبوب و کارراهانداز بدل کرده است. اما استفاده از موتورسیکلت که ایمنی پایینتری نسبت به سایر وسایلنقلیه دارد و بیشتر در معرض آسیبهای ناشی از سوانح رانندگی است، میتواند برای راکب آن تا حد زیادی دردسرساز شود.
صرفهجویی در زمان برای رسیدن به مقصد
مشاغل زیادی وابسته به استفاده از موتورسیکلت هستند که باید کارشان را سر وقت و در کمترین زمان ممکن انجام دهند. با وجود ترافیک آزاردهنده و معطلی فراوان، مردم ترجیح میدهند کمتر از منزل خارج شده و محصولات و کالای خود را با پیکهای موتوری ارسال یا دریافت کنند.
پیک موتوری بهدلیل سرعت و هزینه مناسبی که دارد بسیار مورد استقبال افراد جامعه قرار میگیرد و صاحبان مشاغل مایل هستند محصولات و وسایل خود را به آنها بسپارند.
راکبان موتورسیکلت نیز برای اینکه سریعتر بهمقصد برسند و زمان بیشتری برای رفتن به سرویس دیگر داشته باشند، گاه مرتکب تخلفاتی میشوند که میتواند بهشدت حادثهساز باشد.
از جمله حرکت در پیادهراهها، حرکت برخلاف جهت خودروها، عبور از چراغ قرمز و حرکت در مسیرهای مخصوص اتوبوسهای بیآرتی. بههمین خاطر روزانه حوادث زیادی برای راکبان موتورسیکلتها رخ میدهد که علاوهبر وارد آمدن آسیب به موتورسیکلت، به مصدومیتهای شدید، معلولیت و حتی مرگ منتهی میشود.
همینطور عدم استفاده از کلاه ایمنی نیز در میان موتورسواران پدیده رایجی است که در صورت بروز سانحه میتواند ریسک وارد آمدن جراحت و مرگومیر آنها را تا حد زیادی افزایش دهد.
اجبار یا درآمد خوب؟!
بسیاری از افرادی که با موتورسیکلت در تهران و دیگر کلانشهرهای کشور کار میکنند، بهرغم ناراضی بودن از این کار، معمولا درآمد نسبتا بالا و خوبی دارند. مخصوصا موتورسوارانی که در مرکز شهر و در محدوده بازار بزرگ فعالیت میکنند، رقمهای بالایی برای حمل اجناس و کالاها دریافت میکنند که گاهی به بیش از ۲ میلیونتومان هم میرسد! ضمن اینکه در برخی مناطق که جمعیت زیاد بوده و دسترسی به حملونقل عمومی بهراحتی امکانپذیر نیست، کار با موتورسیکلت میتواند منبع درآمد خوبی برای مالکان این دسته از وسایلنقلیه باشد.
با این حال کار با موتورسیکلت با توجه بهخطرات آن میتواند طاقتفرسا و آزاردهنده باشد؛ بنابراین اکثر راکبانی که از این طریق امرار معاش میکنند، درصورت وجود فرصتهای شغلی مناسب، بیتردید در تصمیم خود دراینباره تجدید نظر خواهند کرد.
درنهایت کار در سرما و یخبندان، پیمودن مسیرهای طولانی و پرخطر، هزینه تعمیرات و خرابی موتور از مشکلات کار با این وسیلهنقلیه بهشمار میرود و بههمین دلیل کسب درآمد با چنین شیوههایی بههیچعنوان مقبول افراد جامعه نیست.
شاید بتوان گفت کار با موتورسیکلت برای بسیاری، تنها از سر اجبار است و درصورت یافتن شغل مناسب، کمتر کسی حاضر به انجام کارهایی از این دست صرفا برای کسب درآمد میشود.